چند معمای به ظاهر ساده که هوش و قدرت استدلال تان را می سنجند

حتماً شرلوک هلمز رو می شناسین؛ کاراگاه خصوصی معروف انگلیسی که شخصیت اصلی تعدادی از جذاب ترین داستانای پلیسی دنیا بود. معروفیت هلمز به خاطر توانایی منحصر به فردش در توجه به جزئیات، تحلیل اونا و دلیل آوردن کردن براساس اونا هستش.
ما هم اینجا چند معمای فکری انتخاب کردیم که هوش و قدرت تحلیل و دلیل آوردن شما رو آزمایش میزنن. در بعضی از این معماها شرلوک هلمز معروف هم حضور داره.
شمام تواناییای خود رو سبک سنگین کنین و ببینین که می تونین جا پای هلمز بذارین. جواب معماها در انتهای مطلب اومده، اما یادتون باشه که نباید تقلب کنین.

معمای شماره ۱

زنی دوستش رو به خوردن شام به خونه خود دعوت می کنه.
اون واسه شام کباب و پوره سیب زمینی درست می کنه.
واسه دسر، زن یه سیب رو دو نیم می کنه، یه نصفه اونو به همراه مقداری خامه شیرین به دوستش میده و بقیه خامه در ظرف دیگری باقی می مونه. زنِ میزبان نصفه خودش از همون سیب رو می خوره.

دوست زن بر اثر مسمومیت می میره، اما زنِ میزبان بر خلاف اینکه از همون سیب خورده بود، زنده می مونه. چه اتفاقی افتاده؟

معمای شماره ۲

مردی به نام کامل به همراه دوستش کریس روز یکشنبه رو واسه گردش به بیرون شهر میره و قبل از اون برادرش دَن رو از این موضوع باخبر می کنه.
شنبه هفته بعد پلیس جسد کامل رو در جنگل پیدا می کنه.
دن میگه که تموم هفته رو مشغول کار بوده.
از طرفی، کریس رو سرگردان، جایی در اتوبان پیدا می کنن. کریس میگه که بعد از اینکه اون و کامل به مقصد رسیدن، اون در جنگل گم شد و حالا تازه راه برگشت رو پیدا کرده. به تصویر بالا نگاه کنین و بگید که کدوم یکی از اونا دروغ میگه.

معمای شماره ۳

شما باید اسم قربونی و قاتل رو حدس بزنین.

اینجا پنج مرد هست و سرنخای موجود به این توضیح هستن:

• یکی از این مردان، به یکی از پنج نفر دیگه شلیک کرد و اونو کشت.
• دَن دیروز به همراه یکی مردان از بی گناه این جمع تو یه مسابقه ماراتن در شهر نیویورک شرکت کرد.
• مایک قبل از جا به جایی مکان به شهر، کشاورز بود.
• جِف یه مشاور درجه یه در امور کامپیوتریه و می خواد هفته اینده کامپیوتر جدید بِن رو براش نصب کنه.

قاتل ماه پیش یه پایش رو از دست داد.

بِن اولین بار شش ماه قبل با جک آشنا شد.

جک از زمان وقوع این جنایت، گوشه نشین شده.

دَن قبلاً الکل زیاد مصرف می کرد.

• بِن و جِف آخرین کامپیوترهایشان رو خودشون نصب کردن.

قاتل، داداش جکه. اونا در شهر سیاتل بزرگ شدن.

معمای شماره ۴

جسد مردی رو در زمینی پوشیده از برف پیدا می کنن. تنها مدرک باقیمونده تعدادی ردپا وسط دو خط موازی بود.

پلیس باید دنبال کی بگردد؟

معمای شماره ۵

مرد ثروتمندی در کلبه کوچیکی به تنهایی زندگی می کنه.
این مرد به خاطر معلولیتی که داره همه خریدهایش رو براش ارسال می کنن. پستچی ای که همیشه واسه تحویل نامها و روزنامه به کلبه این مرد میره، یه روز پنجشنبه میفهمه در کلبه نیمه باز مونده. پستچی بعد از ورود به کلبه، با جسد غرق در خون مرد مواجه می شه.
روی پیشخوان کلبه، دو شیشه شیر، روزنامه روز دوشنبه، یه کاتالوگ، کاغذ تبلیغات و یه نامه باز نشده هست.
وقتی شرلوک هلمز به کلبه می رسه، به پلیسا میگه که قاتل، مرد پستچیه.

هلمز از کجا این رو فهمیده؟

معمای شماره ۶

دو دوست به قصد کوهنوردی با هم به سفر می رن. اما فقط یکی از اونا از سفر برمیگرده و میگه که دوستش هنگام بالا رفتن از کوه لیز خورده و مرده س. بعد از بررسیای بیشتر، پلیس اونو دستگیر می کنه و به اون می گن که با آژانس مسافرتی ای از اونا بلیت گرفته بود تماس داشتن و می دونن که اون دوستش رو کشته.

این مرد هیچکی رو از سفرشون باخبر نکرده بود. پس پلیس از کجا فهمیده که اون قاتل بوده؟

معمای شماره ۷

مردی به نام ایوون به پلیس زنگ می زنه و میگه که جسد دوستش لیام رو در ساحل پیدا کرده. ایوون میگه اون خونه ساحلی اش در کالیفرنیا رو یه هفته در تابستون به لیام اجاره داده بود و حالا تازه از سفر کاری یه ماه س اش به آرژانتین برگشته. اون میگه که هوای آرژانتین شدیدا سرد بوده اما وقتی پلیسا به محل می رسن فوراً میفهمن که ایوون دروغ گفته. به تصویر بالا نگاه کنین و دلیل رو حدس بزنین.

معمای شماره ۸

در تصویر بالا دو زن رو می بینین که یکی از اونا ده سال در فقر زندگی کرده و تازگیا یه مرد رو کشته تا بدهی سنگینش رو پرداخت کنه.
می تونین بگید که این زن کدوم یکی از اونا هستش؟

معمای شماره ۹

کدوم یکی از افراد حاضر در تصویر بالا از اسباب بازی فروشی دزدی کردن؟ فقط تیزبینا می تونن جواب بدن.

راهنمایی: دزد، پسربچه نیس.

.

.

.

.

.

.

.

جوابا

۱- سم در خامه شیرین بود.

۲- کریس دروغ میگه. بعد از یه هفته سرگردانی در جنگل، چیجوری صورتش اصلاح شده و هیچ ریشی نداره؟

۳- جِف قاتل مایکه. اما از کجا باید این رو بفهمیم؟

جک قاتل نیس، چون داداش قاتله.

دَن قاتل نیس چون در ماراتن شرکت کرده، در حالی که قاتل تازگیا یه پایش قطع شده.

بِن قاتل نیس چون تازه با جک آشنا شده، در حالی که جک و قاتل با هم بزرگ شدن.

ما میدونیم که جِف هنوز زنده س چون می خواد کامپیوتر جدید بِن رو هفته دیگه براش نصب کنه.

مایک با جک بزرگ نشده.

اگه جک، دَن، بِن و جِف هنوز زنده هستن، پس مایک مرده س.

تنها نتیجه ای که میشه گرفت اینه که جِف قاتل بوده.

۴- کسی که ویلچر داره.

۵- آخرین روزنامه موجود در کلبه روزنامه دوشنبه بوده و نبود روزنامهای سه شنبه و چهارشنبه نشون میده که پستچی از مرگ مرد ساکن کلبه خبر داشته و بخاطر این براش روزنامه ای نبرده.

۶- مرد یه بلیت رفت و برگشت واسه خودش و یه بلیت یه طرفه واسه دوستش گرفته بود.

۷- وقتی در کالیفرنیا تابستانه، در آرژانتین زمستانه. اما این مرد روی صورتش جای آفتاب سوختگی داره، پس اون نه در آرژانتین، بلکه در کالیفرنیا بوده.

۸- جواب، زن سمت چپ یعنی A هستش.

کسایی که درآمد کمتری دارن، پولای خود رو بیشتر صرف خریدن چیزایی می کنن که اونا رو ثروتمندتر نشون بده، مثل کفشای پاشنه بلند، لباسایی که جلب توجه می کنه (چه بهتر که برند لباس در چشم باشه) و آرایش غلیظ. این افراد معمولا بیشتر از درآمدشون خرج می کنن، پس یه یخچال به طور کامل پر واسه یه دختر تنها، همه چیز رو معلوم می کنه.

۹- دزد، زنیه که لباس زرد به تن داره.

طبق راهنمایی، دزد، پسر بچه نیس.
از طرفی، این اسباب بازی فروشی عروسکای کوچیکی مثل خرس داخل کیف زن یا خرگوش داخل ساک مرد نمی فروشد.

این اسباب بازی فروشی توپ می فروشه و زنی که لباس زرد پوشیده یکی از توپا رو زیر لباسش مخفی کرده، طوری که باردار به نظر برسه.