65
3-5-2- پرسشنامه تاب آوری 67
3-5-3- نسخه ی کوتاه فهرست مقابله با موقعیت های تنیدگی زا (CISS-SF) 68
3-5-4-روش اجرای پژوهش 69
3-5-5- روش تجزیه و تحلیل دادهها 69
فصل چهارم: یافتههای پژوهش
4-1- توصیف داده ها 71
4-1-1- جنسیت 71
4-1-2- سن 71
4-1-3- وضعیت تاهل 72
4-2- آمار استنباطی 72
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
5-1- یافته ها 80
5-2- محدودیت های پژوهش 87
5-3- پیشنهادات 88
5-3-1- پیشنهادات پژوهشی 88
5-3-2- پیشنهادات کاربردی 88
چکیده
در پژوهش حاظر با هدف تعیین رابطه بین پنج عامل بزرگ شخصیت باتاب آوری و سبک های مقابله ای در دانشجویان دانشکده ی علوم و تحقیقات دانشگاه کرمانشاه انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است.
جامع آماری شامل کلیه ی دانشجویان دانشکده ی علوم و تحقیقات دانشگاه کرمانشاه بود که از بین آنها نمونه ای به حجم 300 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه ی پنج عامل بزرگ شخصیت نئو، مقیاس تاب آوری کانرودویدسون و مقیاس CISS-SF برای سبک های مقابله ای استفاده شد. برای تحلیل داده ها از شاخص های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگریسون استفاده شد. یافته ها نشان دادند بین روان رنجور خویی با تاب آوری رابطه ی معنا داری وجود دارد، بین برون گرایی با تاب آوری رابطه ی معنا دار وجود دارد، بین انعطاف پذیری با تاب آوری رابطه ی معناداری وجود دارد، بین سازگاری با تاب آوری رابطه وجود دارد، بین وظیفه شناسی با تاب آوری رابطه ی معنادار وجود دارد. همچنین نتابج نشان داد بین روان رنجور خویی با سبک های مقابله ای مسأله مدار و هیجان مدار رابطه ی معنا داری وجود دارد اما بین روانرجورخویی با سبک مقابله ای اجتنابی رابطه ی معنادار وجود ندارد، بین برون گرایی با سبک های مقابله ای مسأله مدار و هیجان مدار رابطه ی معنا داری وجود دارد ولی بین برون گرایی با سبک مقابله اجتنابی رابطه معناداری وجود ندارد، بین انعطاف پذیری با سبک های مقابله ای مسأله مدار، هیجان مدار و اجتنابی رابطه ی معنادار وجود دارد، بین سازگاری باسبک های مقابله ای مسأله مدار، هیجان مدار و اجتنابی رابطه ی معنا دار وجود دارد، بین وظیفه شناسی با سبک های مقابله ای مسأله مدار و هیجان مدار رابطه وجود دارد اما بین وظیفه شناسی با سبک مقابله ای اجتنابی رابطه ی معنا داری وجود ندارد. نتایج تحلیل رگریسون نشان داد برون گرایی، انعطاف پذیری، سازگاری، وظیفه شناسی، مسئله مدار، هیجان مدار و اجتنابی پیش بینی کننده معناداری برای تاب آوری بوده است اما روان رنجورخویی پیش بینی کننده معناداری نبوده است.
کلید واژگان: پنج عامل بزرگ شخصیت، تاب آوری، سبک های مقابله ای دانشجویان
فصل اول
مقدمه پژوهش
1-1- مقدمه
در سال های اخیر رویکرد روانشناسی مثبت گرا با توجه به استعدادها و توانمندیهای انسان در جای پرداختن به نابهنجاریها مورد توجه روانشناسان قرار گرفته است. این رویکرد هدف نهایی خود را شناسایی موضوع ها و شیوه هایی می داند که بهزیستی و شادکامی انسان را بدنبال دارد. از این رو عواملی که موجب تصلابق بیشتر آدمی با نیازها و تهدیدهای زندگی می شود، بنیادی ترین موضوع مورد پژوهش این رویکرد است. (کمپل وهمکاران (2006)).
مدل پنج عاملی (FFI) شخصیت یک نتیجه گیری تجربی درباره متغیرهای صفات شخصیت می باشد. بر اساس این مدل، شخصیت از پنج بعد اصلی تشکیل شده است که عبارتند از روان رنجور خویی (N)، برون گرایی (E)، انعطاف پذیری (O)، سازگاری (A)، وظیفه شناسی (C )، این پنج عامل نه تنها در مقیاس های رتبه ای همسالان (تیوبس و کریستال ، 1961-1992 .) وجود دارند.
در ویژه گی های توفیقی (سوسیر، 1997). در پرسشنامه اندازه گیری نیازها و انگیزش ها (کاستاومک کری، 1998). در مقیاس های تخصصی Q-set کالیفرنیا (لینیک، 1994). در مجموعه علایم اختلالات شخصیت (کلارک و لیوسلی، 1994). بیشتر روان شناسان واژه ی شخصیت را آن چیزی معنی کردند که توسط مدل نیمه عاملی خلاصه شده است.
تا اوایل دهه 80 اعتقاد بسیاری از پژوهشگران علوم روانشناسی این بود که رویدادهای تنش زا در بروز اختلالات روان تنی نقش موثری دارند. به عنوان مثال هولمز واهه دریافتند که رویدادهای زندگی با شروع بیماری رابطه دارد. در عین حال بررسی های روان شناسان بعدی نشان داد که بین رویدادهای تنش زا و اختلالات روانشناختی، عوامل تعدیل کننده ای وجود داردکه موجب می شود این رویدادها تأثیر متفاوتی بر افراد داشته باشند. یکی از این ویژه گی ها تاب آوری است (شاکری نیا و محمد پور، 1389).
تاب آوری به قابلیت تطابق انسان در مواجهه با بلایا یا فشارهای استرس زا، غلبه یافتن وحتی تقویت شدن بوسیله آن تجارت اطلاق می شود. این خصیصه با توانایی درونی شخص و مهارت های اجتماعی و تعامل با محیط حمایت می شود، توسعه می یابد و به عنوان یک ویژه گی مثبت و مطلوب است و به عنوان خصیصه ای پویا و قابل تغییر در نظر گرفته می شود که می توان آن را به روش های مختلفی از جمله: ایجاد عوامل حمایت کننده موجود یا ایجاد عوامل حمایت کننده جدید افزایش داد (کردمیرزا، 1388).
تاب آوری می تواند سطوح استرس و ناتوانی را و شرایط استرس زا تعدیل کند و افزایش رضایت از زندگی را باعث می شود. این امر روانشناختی به فرآیند پویای انطباق و سازگاری مثبت با تجارب و تلنم و ناگوار در زندگی گفته می شود و به عنوان اطمینان فرد به توانایی هایش برای غلبه بر استرس، داشتن توانایی های مقابله ای، عزت نفس، ثبات عاطفی ویژه گی های فردی که حمایت اجتماعی از رطف دیگران را افزایش می دهد تعریف شده است(لپینکورارت، 2008).
فرآیند مقابله عمدتاً از فعالیتها و اقداماتها و رفتاری فرد برای مدیریت استرس است. (استون و همکاران، 1992) مقابله را معادل تلاش هشیار برای مواجهه با مطالبات استرسزا میدانند. از سوی دیگر کمپاس (1987) معتقد است مقابله صرفاً راهبرد است و الزاماً معادل مفقیت در کاهش استرس و درماندگی نیست. مقابله طبق نظر کمپاس به اقدامات سازش یافته و سازش نایافته در مواجه با عوامل استرسزا اطلاق میشود. طبق نظر لاروس و فلکمن (1986) مقابله؛ «تلاشهای رفتاری و شناختی که به طور مدواوم در حال تغییرند تا از عهده خواستههای خاص بیرونی یا درونی شخصی که ورای ضابع و توان وی ارزیابی میشوند، برآیند». بر اساس این تعریف، مقابله فرآیندی است که دائماً در حال تغییر است؛ مقابله بطور خودکار انجام نمیشود، بلکه الگوی آموخته شدهای است برای پاسخگویی به موقعیتهای کنشزا؛ مقابله نیازمند تلاش فرد برای مواجهه با استرس است. در تعریفی که لازاروس (1982) از مقابله اارائه دهد، آن را تلاشهایی معرفی میکند که برای مهار (شامل تسلط، تحمل، کاهش دادن یا به حداقل رساندن تعارضها و خواستههای درونی و محیطی که فراتر از منابع شخصاند، صورت میپذیرد.
پژوهشهای گوناگونی در رابطه با متغیرهای این تحقیق به صورت جداگانه و یا با متغیرهای دیگر انجام گرفته است اما تاکنون پژوهشی که همزمان رابطه 3 متغیر پنج عامل بزرگ شخصیت، تابآوری و سبکهای مقابلهای را مورد مطالعه قرار داده باشد مشاهده نشده، لذا سوال اصلی این پژوهش این است که آیا بین پنج عامل بزرگ شخصیت، با تابآوری و سبکهای مقابلهای رابطه وجود دارد؟
1-2- بیان مسئله
طبقه بندی چارچوبی نظام دار برای تمایز مائل شدن، نظم دادن و نام گذاری انواع و گروه ها در یک علم می باشد (جان و پروین، 1381).
نظریه کتل نشان داد که شخصیت از پنج عامل تشکیل شده است. به طور مثال کاستاومک کری (1998) نشان دادند که شخصیت از پنج عامل اصلی نوروز گرایی، گشودگی، مقبولیش و وظیفه شناسی تشکیل شده است، که هر یک از این عوامل نیز محصول شش صفت می باشند.
آنها با استفاده از تحلیل عوامل به این نتیجه رسیدند که می توان از لحاظ تفاوت های فردی در خصوصیات شخصیتی ، پنج بعد اصلی را در نظر گرفت.
– روان رنجور خویی(N): تمایل فرد برای تجربه اضطراب، تنش، خصومت، تکانشگری، افسردگی وعزت نفس پایین.
– برون گرایی (E): تمایل فردی برای مثبت بودن، جرأت طلبی، پر انرژی بودن و صمیمیت.
– انعطاف پذیری (O): تمایل فرد برای کنجکاوی، عشق بدهند، هنرورزی، انعطاف پذیری و خرد ورزی.
– سازگاری(A): تمایل فرد برای بخشندگی، مهربانی، سخاوت، همدلی وهمفکری، نوع دوستی واعتمادورزی.
– وظیفه شناسی (C ): تمایل فرد برای منظم بودن، کارآمدی، قابلیت اعتماد، خود نظم بخشی، پیشرفت مداری، منطقی بودن و آرام بودن (توخان، 1387).
با توجه به اینکه از میان عوامل تأثیرگذار بر سلامت روان افراد سازه ی تاب آوری طی 10 سال گذشته توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است و آن را به عنوان مقاومت موفقیت آمیز فرد در برابر موقعیت های تهدید امیز و چالش برانگیز تعریف کرده اند. (فل و همکاران، 2006).
پژوهش های بی شماری نشان می دهند که تاب آوری نقش میانجی بسیار مهمی در جلوگیری یا بروز بسیاری از اختلال های روان پزشکی از خود نشان می دهد.(می لنت و همکاران، 2002، لی و کرانفورد، 2008).
راتر تاب آوری را به عنوان تفاوت های فردی در مقابله و راکنش به موقعیت های دشوار تعریف می کند. بنابراین یک فرد تاب آور موقعیت های ناگوار را به شیوه ی مثبت تری پرداز ش می کند و خود را برای رویارویی با آنها دارای توانمندی قلمداد می کند و شرکت فعال و سازنده در محیط پیرامونی خود می دانند. می توان گفت تاب آوری، توانمندی فرد در برقراری تعادل زیستی- روانی در شرایط خطرناک است (کانرودیویدسون، 2003).
مفهوم تاب آوری به صورت های مختلفی تعریف شده است. اوتار وچیچتی (2004، به نقل از کمپل و همکاران، (2006) تاب آوری را یک فرآیند پویایی می دانند که در آن افراد با وجود تجارب- آسیب زا یا مصیبت بار، سازگاری مثبت نشان می دهند.
کامپفر (1999، به نقل از سامانی، جوکار و صحراگرد، 1386) باور داشت که تاب آوری بازگشت به تعادل اولیه یا رسیدن به تعادل سطح بالاتر (در موقعیت تنش زا) است و از این رو سازگاری مناسب را در زندگی فراهم می کند. تاب آوری فقط پایداری در برابر آسیب ها یا موقعیت های خطرناک نیست، بلکه شرکت فعال و سازنده ی در محیط پیرامون خوداست (کانرودیدیدسون، 2003).
تاب آوری در اثر عوامل متعددی از قبیل زیست شناختی، ارثی، محیطی وا جتماعی می تواند ایجاد شود، اما واکنش افراد مختلف در برابر یک عامل استرس آور مثابه یکسان نیست. لذا بنظر می رسد که عوامل شخصیتی نقش اصلی در فرآیند ارزیابی عوامل استرس زا داشته باشند.
منظور از مقابله، کوششها و تلاشهایی است که فرد انجام میدهد تا استرس را از میان بردارد، برطرف کند، به حداقل رساند و یا تحمل کند. البته باید در نظر بگیریم که از میان برداشتن منابع استرس همیشه امکانپذیر نیست، بلکه در مواردی باید آن را کاهش دهیم و در مواردی باید استرس را تحمل کنیم. کوششهای مقابلهای گاه به صورت انجام دادن فعالیت و اقدام خاصی است و گاه به صورت انجام دادن فعالیتهای ذهنی است. در واقع هنگامی که حادثهی فشارزایی برای اشخاص روی میدهد، افراد محرک را ارزیابی میکنند و پاسخهای مقابلهای ارائه میدهند. در ارتباط با ماهیت مقابله، اتخاذ چند دیدگاه در مورد ارائه بهترین تفسیر درباره کنشهای اصلی انسان بسیار سودمند است، چرا که هر دیدگاهی، راههای مختلفی را برای تفسیر و واکنش افراد نسبت به تنیدگی مطرح میکند. همچنین داشتن درکی روشن از شیوههایی که افراد را از یکدیگر متفاوت میسازد و چگونگی نقش این تفاوتها در مقابله سودمند است
